

تاریخچه پیدایش کابل
لغت کابل به معنای طناب کلفت می باشد که در زبان فارسی با تلفظ فرانسوی آن کاربرد یافته است این تعریف به دنبال استفاده از سیم های روکش دار در صنعت برق پا گرفت و امروزه یکی از مهمترین اجزای در شبکه های برقی است.دستیابی به نخستین تکنولوژی برای ساخت سیم و کابل یا رسانه های روکش دار تا سال 1830 (1209 خورشیدی) قدمت دارد ، هرچند سرآغاز فراگیر شدن این فناوری به دهه ی 80 قرن نوزدهم بر می گردد.سیم های روکش دار از به هم تابیده شدن چند رشته سیم نازک مسی با روکشی از جنس گونه ای کائوچوی طبیعی به نام "گوتا پرچا" ساخته شدند.
"گوتا پرچا" ماده ای خمیری به شمار می رفت که پس از اندودن سیم و پیمودن فرایندهای بعدی حالت کشسان (لاستیکی) پیدا می کرد. به این گونه سیم ها سیم های با روکش لاستیکی نیز می گفتند.
گزارش ها نشان می دهند که در چندین دهه تا پیش از دهه ی 1880 سیم و کابل های روکش لاستیکی (شکل گرفته از ماده پرچا) در زمینه ی مخابرات (تلگراف و ...) کاربرد داشته اند ، بعدها پس از آن که برق جاری دائم و پس از آن متناوب شناخته و به کار برده شد؛ همین سیم های روکش دار برای نخستین بار در شبکه های برقی نیز به کار گرفته شدند.
با احداث خط تلگراف اروپا به هند از راه پروس،روسیه و ایران و راه اندازی آن در سال های پس از 1870 (1249 خورشیدی) ،برای نخستین بار پای یکی از پدیده های مدرن قرن نوزدهم اروپا و آمریکا به ایران باز شد، این شگفتی به همراه خود تجهیزات و واژه هایی مانند "سیم"،"تیر"، "مقره"،"سیم کشی" و ... را نیز مطرح کرد. همین واژه ها که می توانند نخستین واژه گزینه های صنعتی به شمار آیند بعدها در زمینه برق نیز به کار گرفته شدند از طرفی از همین دوران باید سیم های لخت و روکش دار به ایران وارد شده و کاربرد یافته باشند.
در سیم و کابل های اولیه که بیشتر همان سیم های روکش دار بودند ماده ی گوتا پرچا را که منشا گیاهی داشت به دور رشته سیم های دسته بندی شده می پیچاندند و آن ها را در دمای 140-130 درجه ی سانتیگراد خشک و سپس مجموعه را با مواد روغنی ، رزین یا موم اشباع می کردند،حتی در مواردی بسته به نیاز غلاف سربی نیز روی آن ها می کشیدند.
وجود غلاف های سربی برای جلوگیری از رخنه نرم و آب بر روی سیم های روکش شده گواه اهمیتی بوده که به جایگاه این فناوری نوپا داده می شد. در سال 1879 (1258 خورشیدی) بورلBorel نخستین کسی بود که از این غلاف برای ایجاد پوشش ضد نم بهره برد و غلاف ها را بدون درز و یکپارچه بر روی سیم افشان ،کابل افشان روکش دار کشاند. در سال 1887 (1266 خورشیدی) شیمیدان ها از راه سنتز مواد جدید موفق به تهیه ماده ای به نام "باکلیت" شدند، امتیاز نامه ی کشف این ماده در سال 1909(1288 خورشیدی ) در آمریکا به نام لئوهندریک بیکلند بلژیکی صادر شد. این ماده ارزانتر از لاستیک طبیعی بود و ولتاژ بالاتری را تحمل می کرد. در راه دستیابی بدین ماده، که در آن دوران یک پدیده ی پیشرفته به شمار می رفت (و امروزه بسیار پیش پا افتاده به نظر می آید) فرآیندی ده ساله پیموده شده بود،پس از به کارگیری از این ماده،صنعت برق توانست ولتاژهای بالاتری را به کار گیرد. از این پس روند دستیابی به مواد عایق توانمندتر و پیشرفته تر و همچنین نیاز به ولتاژهای هرچه بزرگتر تلاش دو سویه ای بوده که هنوز هم ادامه دارد.
در سال 1880 (1259 خورشیدی) "فرانتی" ایتالیایی با معرفی عایق چند لایه ای از نوار های کاغذی و روش های نواربندی آن ها بر روی سیم های آماده شده جای خود را باز کرد و بزودی روشن شد که با روغنکاری این کاغذها ویژگی عایقشان نیرومندتر نیز می گردد ، از این رو با آغشته سازی کاغذهای عایق کننده ، صنعت کابل سازی پا به پهنه ی تازه ای گذاشت و چندی نگذشت که با بهره گیری از روش خلا و به کار گیری رزین های گرم ، فرآورده های متنوع تری نیز به دست آمد.
با بالا رفتن ولتاژ و نیاز روز افزون به گذراندن جریان های بزرگ،پدیده های دشواری زایی که امروزه همه ی دست اندرکاران با آن ها آشنا هستند یکی پس از دیگری پا به میدان می گذاشتند ، دشواری زایی میدان های بزرگ که در پیرامون تنه ی کابل ها پدیدار می گردید،خیلی زود دردسر آفرین شد. در سال 1913 (1292 خورشیدی) هوخشتادر آلمانی با بهره گیری از یک لایه ی کاغذی فلز دار شده نیمه رسانا،توانست دامنه ی پراکندگی میدان های پیرامونی را تا اندازه ای مهار کند و از آن پس این لایه با نام "پوشش هوخشتادتر" نامور گردید.این سرآغاز مهار پدیده های فیزیکی دشواری زا در ساختمان کابل و صنعت کابل سازی به شمار می آید،از این پس بود که فناوری کابل سازی برای برخورد با هرگونه پدیده های دشواری زا به دنبال راهکارهای مناسب رفت.
در دهه ی نخست قرن بیستم پس از آن که صنعت نفت این توانایی را یافت تا روغن های گوناگونی را به بازار بفرستد و هر کدام از آن ها نیز توانستند زمینه های ویژه ای در کاربردهای صنعتی بیابند،آغشته سازی کاغذهای عایقی با روغن کم چگال در یک فشار پیوسته ی یکسان ،زمینه ی پیشرفت دیگری را در زمینه ی کابل سازی فراهم آورد.
اینک صنعت کابل از مرحله ای به مرحله ای برجسته گام می گذاشت و راهی را می جست که بتواند نیازهای آینده را پاسخگو باشد. ابتکار درخشان" فرانتی" در به کار گیری نوارهای کاغذ،دریچه ی مناسبی را باز کرد و روشی را بر پایه گذاشت که نزدیک به یک سده روند ساخت کابل در جهان چیرگی یافته و هنوز هم کابل های فشار قوی بسیار دقیق و حساس را با این روش عایق بندی می کنند.
پس از آن که روغن ها و رزین های آغشته ساز کاغذها توانستند تا اندازه ای بر پدیده پیدایش جرقه های ریز در میان لایه های بسیار نازک کاغذها چیره گردند زمینه ی ساخت کابل های فشار قوی هموار شد و این روند به " فرانتی" اجازه داد تا نخستین کابل 10 کیلو ولتی جهان را در سال 1890 (1269 خورشیدی) بسازد،(در این سال ها هنوز ناصرالدینشاه بر ایران فرمان می راند و هنوز از صنعت برق در این بخش از دنیا خبری نبود در سال 1264 یک دینام برق که تنها چند لامپ را روشن می کرد برای کاخ گلستان خریداری و در سال 1266 راه اندازی شده بود ولی این به معنای ورود برق صنعتی نمی توانست به شمار آید،هر چند شاید مقدمات ورود آن به هند که بخشی از امپراتوری انگلیس به شمار می رفت و همچنین به امپراتوری عثمانی که هر دو همسایه ما بودند آغاز شده بود.)
هیجان برخورداری از روشنایی برق و چرخش چرخ کارخانه ها با موتورهای برقی d.c. و بعدها a.c. که خیلی زود همه جا گیر می شدند ، درخواست برای برق با شتاب افزایش می یافت،در همین روند بود که پس از ورود عملی تر برق a.c. به میدان رقابت ، زمینه ی بهره گیری از ولتاژهای بالاتر فراهم آمد.
اندیشه ی بالا بردن ولتاژ در آن دهه ها به آسانی امروز نبود و ترس از مهار ولتاژهای بالاتر همه را دچار تردید می کرد ولی از سویی نیاز برای وارد شدن بدین رده از ولتاژها ، تلاش برای دستیابی به فناوری های پیشرفته را دامن می زد. بزودی پس از آنکه هوخشتادر آلمانی توانست میدان های نیرومند پیرامون کابل ها را با روش لایه گذاری رسانا و نیم رسانا مهار کند ولتاژ کابل ها تا 33 کیلو ولت بالا رفت و در سال 1914 (1293خورشیدی) یعنی سال آغاز جنگ نخست جهانی این گونه کابل ها وارد بازار شدند و در به راه اندازی و چرخش کارخانه های بزرگ جنگ افزار ساز نقش کار ساز خود را ایفا نمودند. کاری که هوخشتادر انجام داد دومین کار برجسته و کلیدی در زمینه کابل سازی به شمار می رود،زیرا زمینه را برای ساخت کابل های فشار قوی هموار نمودند. با پیشرفت زمینه ی ساخت کابل های فشار قوی مساله ی ولتاژ آستانه ی پدیده ی یونش در لایه ی عایق کابل به طور محسوس از اهمیت برخوردار شد. در این رهگذر،گواه تلاش های تازه برای بهینه سازی هرچه بیشتر کابل های کاغذی با پر کردن لایه های آن ها از روغن هستیم.
امانویلی ایتالیایی که مبتکر این روند به شمار می آید توانست با پر روغن تر کردن لایه های کاغذی کابل های تا ولتاژ 60 کیلو ولتی نیز به بازار سرازیر کند و سپس با ادامه پژوهش های بیشتر در سال 1926 (1305 خورشیدی) دامنه ی کاربرد این فناوری را برای ولتاژهای بالاتر از 66 کیلو ولت نیز آماده بسازد. {در این سال خاندان قاجار دیگر بر ایران فرمانروایی نداشتند و از فرمانروایی رضاخان با نام رضا شاه یکسال می گذشت.}
یکی از پدیده های دشواری زای دیگر در زمینه ی عایق بندی با کاغذهای آغشته به روغن بود. این پدیده ی ناهنجار در حفره های ریز پر از هوای مستعد یونش روشد و در ولتاژهای بالا ردیابی گردید ، از آنجا که همواره حفره هایی وجود داشت که به آسانی با مواد آغشته ساز پر نمی شد و به ویژه در شرایطی که از روغن ناروان برای آغشته سازی استفاده می شد،این پدیده همواره خودنمایی می کرد و باعث دردسر می گشت؛ با بالاتر رفتن ولتاژ در این حفره ها جرقه های ریز،ناخواسته ونیرومندی زده می شد که در بلند مدت به فرسایش و گسیختگی عایق می انجامید. افزون بر آن این پدیده روند بارگذاری گرمایشی کابل را نیز دچار دردسر می ساخت. همان طور که اشاره شد امانویلی ایتالیایی در سال 1924 (1303 خورشیدی) با ایجاد پژوهشگاه ویژه ای در ایتالیا و انجام بررسی های دقیق توانست با بهره گیری از روغن های مناسب،کابل های با عایق کاغذی و با آغشتگی زیاد ویا پر روغن تر را طراحی کند وی در گام نخست توانست به نمونه های مناسبی دست یابد و کابل های تا رده های 100 کیلو وات را نیز زیر پوشش دهد و جا دارد که این گروه از کابل ها را اختراع امانویلی به شمار آورند.
مساله ی پایداری گرمایشی کابل نیز از پدیده هایی بود که در روند بررسی توانایی عایق برای همگامی با تغییرات بار مطرح گردید،این پدیده به هنگام بهره برداری از کابل های فشار قوی و پرجریان بیشتر خودنمایی می کرد،به طوری که بالا رفتن دما در کابل های کاغذی آغشته به روغن یا خیس شده از روغن باعث می شد تا حفره های ریز به جا مانده در لایه های کاغذی اثر گذارتر شوند و این چیزی نبود که بتوان آن را تحمل کرد.در این مرحله بود که گرایش به سوی بهره گیری از روغن های بسیار روان پیدا شد و با این روش که شیوه دشواری نیز به نظر می رسید امانویلی توانست کما بیش بر این پدیده ی دشواری زا چیره گردد. وی با بهره گیری از روغن های روان افزون بر مهار این بر مهار این پدیده همچنین توانست گرمای درون کابل را هم جابه جا سازد و به بیرون بکشاند.وی برای این کار یک مخزن روغن در سرهای انتهایی کابل های یکپارچه تعبیه کرد و بدین ترتیب توانست هم روغن را با فشار ثابت به درون کابل و لایه بندی های عایقی براند وهم با گردش روغن گرما را بیرون بیاورد.بزودی با پیشرفته تر و بهینه تر کردن این روش توانستند کابل های 220 کیلو ولتی را در سال 1930(1209 خورشیدی) به بازار بفرستند و زمینه را برای دستیابی به کابل های 400 کیلو ولتی را در سال 1950(1329 خورشیدی سال هیجانات نفت در ایران که به ملی شدن آن انجامید) آماده سازند و می دانیم که در سال 1974(1353 خورشیدی) با همین روش کابل های 500 کیلو ولتی را نیز ساختند و پیش از آن هم در یک برنامه ی ماشینی در سال 1965 (1344 خورشیدی) در کشور فرانسه کابل های 750 کیلو ولتی را نیز زیر آزمون بردند.در سال 1980 (1359 خورشیدی) در ایتالیا کابل های 1100 کیلو ولتی کاغذی روغنی نیز آزمون های همانندی را پشت سر گذاشت.
از سویی دیگر در شبکه های تا رده ی فشارهای میانی 30 کیلو ولت،که کابل های ارزان تری را می طلبید،ضمن حفظ زمینه ی پایداری گرمایشی عایق کاغذی آغشته،در زمینه ی به کارگیری مواد باگرانروی بالا یا حتی مواد ناروان نیز پیشرفتهایی به دست آمد و کابل های کاغذی روغنی تا اندازه ی خشک تر با مواد آغشته ساز مطلوب تر نیز به بازار سرازیر شد.
کابل های کاغذی روغنی برای نزدیک به صد سال مناسبترین عایق کابل به شما می رفت به ویژه آن که پس از بهره گیری از مواد روان تر مساله جابه جایی گرمای درون کابل های بزرگ وپر جریان و گران قیمت نیز تا اندازه ای حل گردید و بدین ترتیب گنجایش کابل ها نیز زیادتر شد.
این گروه از کابل ها هنوز هم برای مسیرهای بلند یا ولتاژ های کلان در خور اهمیت هستند، هرچند برای ولتاژهای میانی و ضعیف دیگرتوان رقابت با کابل های خشک را از دست داده اند.
منبع:کابل افشان،سیم افشان،سیم ارت،قیمت کابل برق،کابل برق،سیم و کابل،کابل و برق سیمکو


شباهت و تفاوتها:
سه عبارت معماری داخلی ، طراحی داخلی و دکوراسیون داخلی معمولا به غلط به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. گرچه هر سه بخش های مشترکی با هم دارند و هدف همه ی آنها بهبود کیفیت زندگی از طریق بهبود فضاست ، اما مترادف هم نیستند.
تخصص معماری داخلی در مقیاس انسانی و در ارتباط با فضاهای عمومی و شخصی است. مباحث تخصصی مرتبط با معماری داخلی مباحثی چون روانشناسی رفتار ، ساختارها و خدمات پشتیبانی ، مواد و مصالح ساختمانی ، رسانه های ارتباطی ، ارگونومی و .. است.
در طرف مقابل دکوراتورها کسانی هستند که تنها با سطح ظاهری فضا سرو کار دارند. اغلب آنها دوره های تخصصی را گذرانیده و آموزش دیده اند.
بسیار واضح است که علیرغم اشتراکات بسیار ، این سه رشته مترادف هم نیستند و در حوزه ای کاری متفاوتی فعالیت فعالیت می کنند.
جامعه طراحان داخلی آمریکا ، طراح داخلی را چنین تعریف می کند: متخصصی برای طراحی فضاهای داخلی با عملکرد و کارایی بالا که تخصص خود را از طریق آموزش های رسمی کسب کرده است.
مهمترین بخش حرفه ی یک طراح داخلی ، داشتن هنر و علم درک رفتار مردم به منظور ایجاد فضاهای کاربردی خلاقانه درون ساختارهایی ست که معماران داخلی طراحی کرده اند.
7 اصل در طراحی داخلی:
1. نور( عنصری که توان دیدن را به فرد می دهد) 2. فرم( توده ی فیزیکی یک شی است که سه بعدی بوده و وزن دارد) 3. فضا ( همان محدوده ی در دسترس کاربر است)4. بافت ( مشخصه ای از یک شی ، که با لمس کردن یا دیدن به چشم می آید)5. شکل ( خط بیرونی یک شی را تکیل می دهد) 6. رنگ ( همان خاصیت بصری فرم است) 7. حجم ( عنصر مهم طراحی داخلی است که بصورت اجسام توپر تو خالی نمایان گشته است).
سبک شناسی :
آسیا منطقه ای است بزرگ با سبکهای مختلفی چون : ایرانی ، هندی ، چینی ، عربی و ژاپنی.
در فرهنگ شرق دور یک اصل مهم حکفرماست و آن اصل رابطه با طبیعت است.
فرهنگ شرق دور با رمز و راز و غرق دن در نیروهای طبیعت عجین شده است. استفاده از رنگهای گرم از مشخصات سبکهای آسیایی است.
جهان بینی شرق دور بر اساس تعادل و تعامل میان یین و یانگ است. بر اساس این نظریه ، جهان متکی بر اصول مثبت و منفی ای است که در همه چز نفوذ کرده است.
از ویژگیهای سبک ژاپنی می توان به : سبکی فراخ – سادگی – روشنی و … اشاره نمود.
یکی از اصول این نوع طراحی کم کردن جزئیات و توجه به سادگی است.
باغ آرایی ژاپنی یکی از معروفترین شیوه های طراحی فضا ی سبز است. این شیوه بر پایه استفاده از آب ، سنگ ، سنگریزه و .. استوار است.
سنگ در این فرهنگ مقدس است. ژاپنی ها در مکتب شینتو معتقدند سنگ روح طبیعت را در خود جای داده است.
چینی ها در طراحی داخل تابع سه اصل زیر اند:
سادگی ، انرژی و طبیعت.
کاربرد چوب بعنوان یک متریال طبیعی زیاد در این سبک به چشم می خورد.
فنگ شویی سبکی است از زیبایی شناسی چینی! این سبک جزیی از فرهنگ خاور دور است.
فنگ شویی در صدد اعتدال بخشیدن میان انرژی هاست. مهمترین اصل فنگ شویی پرهیز از انباشتگی و بی نظمی است.
مبانی هنرهای تجسمی:
هنرهای تجسمی به آن دسته از هنرهایی گفته میشود که قابلیت شکل پذیری و تجسم دارند و مستقیما با خس بینایی قابل درک اند.
مبانی هنرهای تجسمی را می توان به قاعد درک زبان بصری و ایجاد اثر در هنرهای تجسمی تعبیر نمود.
همه ی عناصر هنر تجسمی از عناصر بصری معینی شکل گرفته اند.
کیفیات بصری عبارتند از روابطی که در روند سازمان دادن و نظم بخشیدن به عناصر بصری مطرح می شوند. نوع استفاده از عناصر بصری در اثر تجسمی کیفیت حسی خاص و عمومی ایجاد می کند.
تضاد و کنتراست می تواند باعث توجه و تاکید بر موضوع خاصی در یک تابلو نقاشیباشد و القا کننده ی حس آرامش و سکون و یا … شوند.
روند سامان بخشیدن به یک اثر هنری ترکیب یا کمپوزیسیون نامیده می شود.در ترکیب بندی است که وحدت اثر بعنوان کلی که دارای انسجام درونی است ، تحقق می یابد.
در یک ترکیب موفق اجزا از کل قابل تفکیک نیستند.
کادر یا قاب تصویر محدوده ی فضا یا سطحی است که اثر تجسمی و تصویری در آن ساخته می شود.بطور کلی منظور از کادر ، همان محدوده ای از سطح است که هنرمند برای ارائه و اجرای اثر خود بر می گزیند.
فضای درونی یک کادر زمانی معنا پیدا می کند که یک عنصر بصری در درون کادر انرژی بصری آنرا فعال نماید.
کیفیات بصری عبارتند از : 1. تناسب 2. تعادل 3. تقارن 4. وحدت 5. توازن 6. تاکید 7. کنتراست 8. حرکت 9. ریتم 10. هماهنگی
چیدمان :
اصول اولیه : 1. توجه به کاربری فضا و روانشناسی موقعیت 2. شناخت سبک متداول در چیدمان 3. روانشناسی رنگ 4. محل قرارگیری 5. شناخت کادر در طراحی داخلی 6. ارگونومی 7. شناخت تاثیر نور 8 . شناخت سبک 9. فضاهای کلاسیک.
سبک انگلیسی : ویلیام اند مری ( برای چیدمان فضاهای ویلایی رسمی با استفاده از رنگهای گرم بکار می رود) – کوئین آن ( در فضاهای کوچک و رسمی با رنگهای روشن و تزئینات کم ) – جورجین ( از مهمترین سبکهای دکوراسیون و سبکی کاملا رسمی و کلاسیک است) – برادران آدامز – هپل وایت ( سبکی رسمی با حسی خنثی – مردانه و زنانه بصورت تلفیقی-) – شرایتون ( سبکی خنثی با استفاده از یک سری کارهای لولا دار) – چیپن دیل.
سبک های فرانسوی : باروک ( بیشتر در کشورهای عربی و هندی بکار می رود ، پارچه کوبی روی دیوار در این دوره ابداع شد. کاخ ورسای نمونه ای است از این سبک) – روکوکو ( سبکی است شاد با رنگهای طلایی که در ایران بسیار استفاده می شود) – امپایر یا امپراطوری ( که بیشتر در فضاهای نظامی با تزئینات جدا تراشیده دیده می شود) – ویکتورین.
در سبک فرانسوی خطوط عمودی و افقی حذف می شود و خطوط منحنی بخود می گیرند.
خطوط دیوارها به آرک تبدیل می شود.
فضای مدرن : توجه کامل به ارگونومی – استفاده از متریال و ایده های جدید – ایجاد تصاد در فضاها – ایجاد تعادل کاملا نامتقارن – توجه به رنگ قبل از توجه به فرم – استفاده ی حداکثری از نور – مبلمان محدود – استفاده از رنگهای تند در کنار سفید ، سیاه و خاکستری – استفاده از رنگ قرمز برای ایجاد فضای تاکیدی – استفاده از فضاهای مینیمال – استفاده از فضا و وسایل بصورت چند کاربری.
توصیه های کاربردی در طراحی داخلی : 1. استفاده از هاله ای از رنگ صورتی در اتاق های کم نور و کم وسعت به همراه استفاده از پرده ها ، مبلمان و دیوارها با ترکیبی از رنگ سفید و کرم. می توانیم اتاقهای بی روح و بی رنگ را به وسیله ی نصب پرده های خوش رنگ و طرحدار با نوارهای طلایی و یراق های منگوله دار می توان به محیطی تازه تبدیل نمود.
منبع: میز ناهارخوری ، صندلی ناهارخوری ، میز و صندلی کودک ، سیسمونی کودک ،دکوری منزل ، مبل راحتی ،لوستر مدرن ، چراغ مطالعه


1-سطح بیرونی سیم و کابل باید صاف و فاقد هرگونه فرورفتگی و برجستگی باشد (موج دار بودن سطح سیم وکابلهای غیرقابل انعطاف ایراد محسوب نمیشود).
2-قطر زیاد عایق یا غلاف سیم وکابل دلیلی مبنی بر مرغوب بودن آن محصول نیست متأسفانه برخی از تولیدکنندگان با کاستن از وزن مس لازم در سیم و کابل (با کاستن تعداد رشتههای مس و یا قطر رشتههای مس) و افزودن به قطر عایق یا غلاف سبب میشوند وزن محصول مناسب به نظر برسد اما این محصول قابلیت استفاده برای مورد طراحی شده را نخواهد داشت و در صورت استفاده سبب بروز آتش سوزی و یا مشکلات دیگر میشود.
3-هنگامی که سیم را از مقطع برش میزنیم (توسط سیم چین یا تیزبر) باید هادی (مس) در مرکز عایق قرار گرفته باشد که اصطلاحاً به آن سنتر بودن هادی گفته میشود.
4-هنگامی که کابل را از مقطع برش میزنیم باید غلاف به گونهای سیمها را در برگرفته باشد که ضخامت غلاف در اطراف سیمها مساوی باشدکه اصطلاحاً به آن سنتر بودن سیمها گفته میشود.
5-عایق سیم هنگام جدا سازی از هادی (مس) باید به آسانی و به صورت کشسان از روی مس جدا گردد.
6-در مورد کابلها باید دقت نمود که جدا سازی سیمها از هم و از غلاف کاملا آسان انجام پذیرد.
7-در رابطه با سیم و کابلهای مسی (که مورد بحث این نوشته میباشد) هادی مس باید شرایط زیر را داشته باشد:
الف-از مس خالص نرم شده (آنیل شده) تهیه شده باشد.
ب-سطحی کاملا شفاف و براق داشته باشد.
ج-اکسید نشده باشد (رشتههای مس سیاه نباشند).
د-قابل انعطاف باشد (با خم و راست شدن سیم، رشتههای هادی نشکند).
ه-به اندازه کافی و طبق جداول استاندارد برای هر مقطع سیم، مس مصرف شده باشد (کم بودن میزان مس سبب میشود مقاومت هادی به نسبت استاندارد آن مقطع زیاد باشد و استفاده مازاد آن سبب هدر رفتن فلز گرانبهای مس میشود و در نتیجه قیمت تمام شده سیم یا کابل افزایش مییابد).
منبع:کابل افشان،سیم افشان،سیم ارت،قیمت کابل برق،کابل برق،سیم و کابل،کابل برق سیمکو


چوب، از نظر گیاهشناسی، بخش جامد و سخت زیر پوست ساقه درخت یا دیگر گیاهان چوبی است که به شکل بافت آوندی وجود دارد.
گرچه در باور عموم چوب تنها در درخت و بوته یافت میشود، از نظر علمیدر همه گیاهان آوندی وجود دارد. در چوب مجراهای زیر قابل مشاهده است:
- بافت چوبی یا مجراهای چوبی، که شیره خام، آب و نمکهای معدنی محلول را از ریشه به برگها و غنچههای هوایی میبرد.
- آوند آبکشی یا مجراهای لیبر، که غذای آماده برای برگها (شیره تولیدی) به شکل محلول از طریق آنها برای تغذیه بقیه گیاه به گردش در میآید.
مجراهای چوبی بهوسیله یاختههای مرده و دیوارههای چوبی شده بوجود میآیند. در هر دو حال پروتوپلاسم سلولی پدیدار میگردد و دیوارها بهوسیله تهنشین شدن ماده لیگنین (که سختی چوب از آن است) افزایش مییابند.
سطوح تار و آوندی در نخستین سال رشد خود را در فاصلهای معین در بافت میان آوندهای چوبی و آبکشی قرار میدهند، این لایه کامبیوم نامیده میشود. کامبیوم به دو بخش درونی (آوند چوبی) و بیرونی (آوند آبکشی) تقسیم میشود. همچنانکه سلولهای پیر با رشد پیوسته تنه فرو میریزند، لایههای تازه آوند آبکشی کار خود را انجام میدهند.
چوب بی گمان یکی از بهترین و سودمندترین مواد خام طبیعت است و بی آن بشر هرگز به سطح پیشرفت و رفاه کنونی نمیرسید.

چوب ابتدا، مادهای حیاتی برای ساخت ابزارهای اولیه، خانه و قایق برای حرکت در رودها بود. سپس، برای ساخت اکثر اشیا و ابزارهای سودمندی که انسان قرنها برای پیشرفت زندگی خود به آنها متکی بود، به کار رفت. بخشی از فناوری چوب بر اثر تلاش صنعتگران باقی مانده، ولی بیشتر آن ناچار از بین رفته و با مواد و روشهای دیگر که نتیجه انقلاب صنعتی بشر است، جایگزین شدهاست.
چوب تنها منبع طبیعی تجدیدپذیر است. نفت و زغال و دیگر معادن سرانجام روزی تمام خواهد شد، ولی جنگلی که خوب نگهداری شود (حتی گاه بدون نگهداری) بطور نامحدود به تولید چوب ادامه خواهد داد. چوب جایگاه برجستهای در اقتصاد جهانی دارد. تولید سالانه چوب در جهان 2500 میلیون متر مکعب است. خواص فیزیکی و شیمیایی و نیز مکانیکی چوب آن را فعلاً بی جانشین کردهاست.
چوب، یک لایه? ضخیم است که در کنار سلولهای زاینده که از تعدادی حلقههای باریک هم مرکز تشکیل شدهاند، قرار دارد. در درخت در حال رشد، چوب عموماً از سلولهای زنده تشکیل شده است. چوب محکم ترین و مقاوم ترین قسمت تنه برای کارهای ساختمانی است. در جهت برشهایافقی،شیره درخت از پوست درخت از میان نسوج شجاعی عبور میکند و به چوب میرسد.نقش نسوج شعاعی در مقاومت چوب بسیار مهم است. در واقع این نسوج مانند بستهایی هستند که الیاف چوب را به یکدیگر محکم کرده و از خم شدن و از هم گسیختگی رشتهها میکاهند. به مرور زمان در اطراف مغز چوب، بافتی از سلولهای مرده تشکیل میگردد. که چوب پیر خوانده میشود. این قسمت معمولاً از چوب جوانی که آن را احاطه کرده محکم تر است و حاوی مقادیری رنگ و مواد قلیایی است. البته درختان مختلف از این نظر متفاوتند. در مقطه عرضی درختان مثل گردو، آلبالو ونارون چوب مرکزی یا چوب پیر دیده میشود. چوب معمولاً رنگ روشنی دارد اما چوب تیره تر است.
چوب یکی از مفیدترین موادی است که ما در اختیار داریم. چوب محکم است اما میتوان به سادگی آن را برید و به شکلهای مختلف درآورد. بخش عمده? چوب از تنه? درختها بدست میآید.
چوب یکی از قدیمیترین و ابتداییترین مصالح ساختمانی موجود در طبیعت است که بشر در طول تاریخ از آن بهره بردهاست. چوب تنها مصالح ساختمانی است که از منبع قابل تجدید بدست میآید و از مصالح خوبی برای مناطق زلزله خیز میباشد.
منبع: میز ناهارخوری ، صندلی ناهارخوری ، میز و صندلی کودک ، سیسمونی کودک ،دکوری منزل ، مبل راحتی ،لوستر مدرن ، چراغ مطالعه


به دنبال ورود MDF و لترون به صنعت چوب ، تحولی شگرف در این صنعت به وجود آمد که توانست صنعت چوب را از ورطه سنتی و محدودیتهای فراوان رهایی بخشیده و وارد دنیای صنعتی و مدرن ، همراه با کیفیت بالاتر ، گرداند.در اینجا به بیان مختصری از خصوصیات لترون و MDF در مقایسه با چوب طبیعی می پردازیم:
1 ) مصنوعات چوبی ساخته شده می بایستی رنگ آمیزی شده و هزینه ها و دشواریهایی را جهت محافظت سطح آنها می بایستی متحمل شد.در فرایند رنگ آمیزی نیز مواد شیمیایی بر بافت طبیعی چوب اثرات مخربی داشته و بعد از مدتی نیز رنگ قسمتهای مربوط به مفاصل و اتصالات به صورت لایه لایه خرد شده و یا بلند می شود.نور مستقیم خورشید نیز تاثیرات نامطلوبی بر سطوح چوبی خواهد داشت.در صورتی که لترون و ام دی اف نیازی به رنگ آمیزی نداشته و داری سطوح لعابی یا لامینت هستند که در برابر سایش ، برخورد و نور آفتاب و ... مقاومتر هستند.
2 ) مصنوعات MDF و لترون به صورت اجزای قابل مونتاژ و قابل تفکیک ساخته می شوند و همین امر سهولت در جابجایی و محافظت آسانتر را در هنگام حمل ، پدید می آورد. در صورتی که در مصنوعات چوبی ، این امر با سادگی میسر نبوده و معایبی را به همراه دارد.
3 ) پروفیلهای MDF و لترون در سطوح مختلفی از مقاطع ساخته شده و می تواند در هر مرحله از ساخت ، متناسب با نوع محصول مانند میز ناهارخوری ، صندلی ناهارخوری ، میز و صندلی کودک ، سیسمونی کودک ،دکوری منزل ، مبل راحتی ،لوستر مدرن ، چراغ مطالعه تغییر کند. حال آنکه در فرآیند تغییر مقاطع چوب طبیعی و برشهای مقطعی ، سختیها و موانع بیشتری وجود دارد و مستلزم زمان و هزینه بیشتری است .
بازدید دیروز : 36
کل بازدید : 454315
کل یاداشته ها : 435